استرداد دعوا فقط از طرف شخصي که طبق قانون خواهان ناميده ميشود پذيرفته خواهد شد. بنابراين علاوه بر خواهان اصلي، اشخاصي که خواهان دعواي متقابل و وارد ثالث نيز گفته ميشوند، ميتوانند دعواي خود را مسترد کنند. اما در هيچ شرايطي خوانده نميتواند دعوا را پس بدهد و به عبارتي مسترد کند.
استرداد دعوا در اصطلاح حقوقي به معناي پس گرفتن دعوا و شکايت است. گاهي مدعي به دلايلي منافع خود را در باز پس گرفتن شکايت ميبيند و مايل نيست که دادگاه نسبت به موضوع، حکم صادر کند، اين در شرايطي است که خوانده دعوا بي ترديد، متحمل هزينه هايي براي دفاع در مقابل ادعاي خواهان شده است. به عنوان مثال در مواردي خواهان با توجه به جلسات دادرسي تشخيص ميدهد که محکوم خواهد شد به همين دليل به دادگاه اعلام ميکند که از دادخواست خود منصرف شده است. دادگاه نيز بر حسب مورد با توجه به قوانين و مقررات نسبت به موضوع تصميم خواهد گرفت. در مجله دلتا به بررسي شرايط و آثار استرداد دعوا پرداخته شده است.
انصراف از شکايت و پس گرفتن دعوا فقط از طرف شخصي که طبق قانون خواهان ناميده ميشود پذيرفته خواهد شد. بنابراين علاوه بر خواهان اصلي، اشخاصي که خواهان دعواي متقابل و وارد ثالث نيز گفته ميشوند، ميتوانند دعواي خود را مسترد کنند. اما در هيچ شرايطي خوانده نميتواند دعوا را پس بدهد و به عبارتي مسترد کند. زيرا دادرسي با درخواست خواهان و با هدف گرفتن حکم دادگاه شروع شده است و خوانده نميتواند پيش از کسب نتيجه به آن پايان دهد. وکيل در صورتي ميتواند شکايت را مسترد کند که اين اختيار توسط موکل به او داده شده و در وکالت نامه نيز تصريح شده باشد. لازم به ذکر است که اگر خواهان محجور باشد و شکايت توسط قيم به دادگاه ارائه شود و قيم بخواهد دعوا را مسترد کند بايد با اجازه دادستان اقدام کند.(محجور در اصطلاح حقوقي به کسي گفته ميشود که از بخشي از تصرفات و اعمال حقوقي منع شده است)
• قرار رد دعوا؛
در مواردي که خواهان در مرحله نخستين از شکايت خود منصرف شود، دادگاه اين قرار را صادر ميکند. در صورتي که قرار رد دعوا صادر شود، خواهان ميتواند دوباره همان دادخواست را اقامه کند اما بايد دادخواست جداگانه اي تنظيم و به دادگاه ارائه دهد. اثر استرداد دعوا و قرار رد دعوا قهقرايي است. به اين معنا که طرف هاي پرونده در موقعيتي که پيش از اقامه دادخواست داشته اند قرار ميگيرند.
در صورت تعدد خواندگان در دعاوي قابل تجزيه، ممکن است نسبت به برخي از آنها مسترد شود، در اين صورت اگر پس از ختم مذاکرات طرف هاي پرونده باشد، فقط رضايت خوانده يا خواندگاني لازم است که دادخواست نسبت به آنها مسترد گرديده است و قرار رد دعوا فقط نسبت به آنها صادر ميگردد. در دعاوي غير قابل تجزيه ، استرداد دعوا نسبت به بعضي خواندگان اصولا نبايد شنيده شود.
• قرار سقوط دعوا؛
اين قرار زماني صادر ميشود که پس از اتمام مذاکرات، خواهان از شکايت خود به طور کلي منصرف ميشود، در اين شرايط مدعي ديگر نميتواند مجدداً شکايت خود را مطرح کند زيرا موضوع مختومه ميشود.
• مرور زمان؛
در مواردي که به موجب مرور زمان که در واقع سپري شدن مدت زماني است که وضعيت حقوقي جديد و مخصوصي را براي فرد ايجاد کرده ، اين وضعيت و مرور زمان که به دليل دادخواست قطع شده است با استرداد دعوا، قطع مرور زمان منتفي ميشود.
• در برخي دعاوي که طرح آن بايد در مدت محدودي انجام گيرد، استرداد دادخواست در حکم استرداد دعوا است يعني وقتي که خواهان دادخواست خود را مسترد ميکند، منجر به سقوط دعوا ميشود. به طور مثال در مواردي که شخص به حصر وراثت اعتراض ميکند که ديگر تجديد دادخواست ممکن نخواهد بود.
احضاريه دادگاه و عواقب عدم توجه به آن
دادرسي چيست و چگونه تشکيل مي شود؟
حق داوري چيست و کدام دعاوي به داوري ارجاع مي شود؟
بعد از سرقت گوشي بلافاصله اين کار قانوني را انجام دهيد
دختران مجرد هم قانونا مي توانند مادر شوند
درباره این سایت